جغرافیای شهرستان اصفهان كم و بیش شباهت به استان اصفهان دارد این استان در مركز فلات ایران واقع شده كه از غرب و جنوب غربی به كوههای زاگرس كوههای سیدمحمد و محمودآباد و كوهچه منفرد «آتشگاه» در غرب شهر اصفهان واقع گردیده است همچنان كه از شرق و شمال شرق، شهر اصفهان را منطقهای بالنسبه خشك در بر گرفته، كوههائی نسبتاً بلند نیز در این ناحیه به چشم م
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
مکتب اصفهان
چشماندازی بر ویژگیهای شهرستان اصفهان
جغرافیای شهرستان اصفهان كم و بیش شباهت به استان اصفهان دارد. این استان در مركز فلات ایران واقع شده كه از غرب و جنوب غربی به كوههای زاگرس[1] كوههای سیدمحمد[2] و محمودآباد[3] و كوهچه منفرد «آتشگاه»[4] در غرب شهر اصفهان واقع گردیده است. همچنان كه از شرق و شمال شرق، شهر اصفهان را منطقهای بالنسبه خشك در بر گرفته، كوههائی نسبتاً بلند نیز در این ناحیه به چشم میخورد كه ارتفاع حداكثر در این ناحیه 2020 متر میباشد. جنوب شهرستان به منطقهای كوهستانی منتهی میشود كه كوه «كلاهقاضی» با ارتفاع 2530 متر و كوه «صفه»، 2240 متر بیشترین ارتفاع را دارند. در مجموع از نقطه نظر جغرافیائی، تمامی نقاط اصفهان قابل تردد بوده و كمترین مانعی را، از این جهت ایجاد نمینمایند.
آب و هوای استان اصفهان از ویژگیهای متمایزی برخوردار است. آن هم با چشماندازهائی منحصر به فرد، زمینهائی حاصلخیز و آب و هوای بینظیر و چهار فصل. «ناصرخسرو»، شاعر و سیاح معروف قرن پنجم (ه.ق) در بدو ورود به اصفهان شهر را چنین توصیف مینماید: «اصفهان شهری است بر هامون نهاده، آب و هوائی خوش دارد و هر جا كه ده گز چاه فرو برند، آبی سرد و خوش بیرون آید و شهر دیواری حصین و بلند دارد و...»
در این منطقه حداكثر دما در ماههای تیر و مرداد بروز میكند كه دمای هوا به 38 تا 40 درجه سانتیگراد رسیده و حداقل حرارت در بهمن ماه اندازهگیری میشود و به ندرت حداقل دما تا منهای10 درجه سانتیگراد میرسد. شدت گرما در منطقه با تمهیدات به كار رفته، قابل تحمل بوده كه دلیل اصلی آن پوشش باغ شهرگونه، وجود رودخانه زایندهرود، كانالهای سرباز آب[5] و نهایتاً باغها و كشتزارهایی است كه در اطراف این رود قرار گرفتهاند. به هنگام تابستان شبها اغلب هوا خنك شده و زمستانهای بسیار سرد نیز به ندرت اتفاق میافتد. بارندگی اغلب در پائیز و زمستان صورت میگیرد كه تا اوایل بهار ادامه مییابد. البته معمولاً در پاییز بارندگیهای نامنظمی وجود دارد كه میزان آن چشمگیر نیست.
میزان میانگین بارندگی در این منطقه بین 100 تا 150 میلیمتر متغیر میباشد. رطوبت نسبی هوا در طول سال حدود 20% بوده كه به نسبت رقم پائینی است. در غرب استان و در ارتفاعات غربی اصفهان، به خصوص در منطقه كوههای بختیاری و كوهرنگ، این ارتفاعات اغلب در زمستان از برف پوشیده میشود.
در آذرماه سال 1333 (ه.ش) به مدت بیست روز بارندگی منظمی پدیدار گشت كه در طی پنج قرن گذشته به عنوان یك استثناء محسوب میشد و متوسط میزان بارندگی در این مدت به 5/167 میلیمتر رسید كه در نوع خود غیرمنتظره و غیرعادی بود، تا اندازهای كه آب زایندهرود طغیان نمود، به طوری كه مردم به شبستان مساجد جامع پناه بردند. البته در طی سالهای 1381ـ 1377 (ه.ش) نیز این منطقه شاهد یك خشكسالی بیسابقه در فلات ایران بود كه آن هم در 500 سال اخیر نظیر نداشت و به همراه خود زیانهای جبرانناپذیری را در پی داشت.
شرح تفضیلی استان و مركز
مراكز جمعیتی و اشتغال در سطح استان شامل: مزارع، كارخانهها و كارگاهها در روستاها و شهرها میگردند. استان اصفهان در مجموع دارای 19 شهرستان، 42 مركز شهری، 120 دهستان و 88800 خانوار بوده[6] كه محل استقرار آنها به نسبت منابع طبیعی و جغرافیایی متفاوت میباشد. در سطح استان 11026 كیلومتر راه اصلی وجود دارد، همچنین در آن معادل با 894 كیلومتر راهآهن موجود بوده كه شهر اصفهان را به شهرهای اصلی دیگر و مراكز استانها مرتبط میسازد. از نظر اقتصادی سازماندهی مناسبی در سطح استان در زمینه كشاورزی، صنعتی و منابع معدنی وجود دارد. استان از لحاظ تاریخی، فرهنگی نیز در سطح كشور از موقعیت ویژهای برخوردار است، به خصوص شهرهای اصفهان، كاشان، نایین، اردستان، نطنز و ... از این دیدگاه بسیار غنی میباشند.
در استان اصفهان جمعیتی بالغ بر 000/600/4 نفر زندگی میكنند كه به این لحاظ سومین استان كشور محسوب میشود. مساحت استان 106179 كیلومتر مربع بوده كه در محدوده عرض شمالی و تا و و در فاصله طول شرقی و تا و قرار گرفته و تراكم نسبی جمعیت آن اندكی بیش از 37 نفر در كیلومتر مربع است.
از این میزان جمعیت بالغ بر 6/1 میلیون نفر در شهرستان اصفهان و در مساحتی نزدیك به 16110 كیلومتر مربع مستقر شدهاند[7] و شهر اصفهان در وسعتی بالغ بر 250كیلومتر مربع گسترده شده كه مختصات جغرافیائی مركز آن و و طول شرقی و و و عرض شمالی میباشد كه نشانگر این موضوع بوده كه جمعیت به طور یكسان و یكنواختی پراكنده نشدهاند و مراكز عمده شهرنشینی به تدریج متراكمتر و بزرگتر میشوند.
آمار شهرنشینی در سطح استان بر اساس آمار سال 1375 خورشیدی، 3/74 درصد بوده كه میتوان اذعان داشت، متأسفانه سیر صعودی روند شهرنشینی به گونهای تصاعدی رشد نموده كه دلایلی نظیر مهاجرت اتباع عراقی، افغانی و مهاجران مناطق مرزی غرب كشور با آغاز جنگ عراق علیه ایران هم در آن مؤثر بودهاند. از طرفی مراكز روستایی به سرعت به مراكز شهرنشینی تبدیل میشوند و این امر متأسفانه فعالیتهای كشاورزی را به سرعت تحت تأثیرات منفی خود قرار میدهد.
بررسی جمعیت شهرستان اصفهان
از كل جمعیت استان حدود 3/74 درصد در نقاط شهری و بقیه در نقاط روستایی سكونت دارند كه روند نسبی افزایش جمعیت شهری ناشی از عوامل زیر میباشد:
× رشد طبیعی جمعیت
× پیوستن روستاهای حومه به شهرها
× تبدیل تدریجی پارهای از مراكز روستایی به مراكز شهری
بر اساس آمار سال 1375، شهرستان اصفهان با 8/86 درصد بیشترین و فریدن با 24% كمترین میزان شهرنشینی را داشته است. ساختار كل جمعیت استان اصفهان از نظر درصد گروههای سنی به شرح ذیل میباشد.
- 7/36 درصد، در گروه سنی 14 ـ 0 سال
- 5/58 درصد، در گروه سنی 64 ـ 15 سال
- 8/4 درصد، در گروه سنی 65 سال به بالا قرار دارند.
با توجه به متوسط رشد فعلی سالانه جمعیت كه برابر 40/1 درصد میباشد میتوان دریافت، نرخ مهاجرت 14/0 درصد بوده. همچنین، میزان جابجایی از خارج به اصفهان، 9/2 درصد میباشد. از طرفی بر اساس آمار جمعیت در سال 1377 (ه.ش)، شهرستان اصفهان جمعیتی بالغ بر 000/610/1 نفر داشته كه در وسعتی برابر با 16110 كیلومتر مربع زندگی میكنند.
اصفهان از دیدگاه اجتماعی
مردم اصفهان تقریباً پوششی ظاهری نظیر مردمان سایر شهرستانهای مركزی ایران دارند. با این تفاوت كه روستائیان حومه اصفهان، اغلب پوششی بسیار ساده، یا رنگی در زمینه تیره دارند. در بخش ورزنه[8] كه در جوار تالاب گاوخونی قرار دارد، زنان در مقایسه با دیگر نقاط استان و حتی ایران دارای پوششی منحصر به فرد بوده كه رنگ پوشاك آنها اغلب از رنگهای روشن به ویژه سپید تشكیل شده است. برای تهیه لباس، بیشتر از پارچههای كتانی استفاده میكنند كه در مطابقت با موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی منطقه بسیار مناسب است.
اصفهانیها مردمی بیاندازه میهماننوازند، به علاوه از نقطه نظر اقتصادی در بین سایر ایرانیان در برخورداری از هوش و ذكاوت بسیار معروفاند. در مجموع، اصفهانی معمولاً شخصی است كنجكاو و زیرك. یك خانوار اصفهانی، حتی اگر از نقطه نظر اقتصادی بیبهره باشد، همیشه و در همه حال ذخیرهای برای روزهای سخت[9] فراهم آورده است.
اكثریت مردم اصفهان، «مسلمان شیعه مذهب» بوده و به دلیل وجود انعطاف بسیار در میان آنها، در این شهر اقلیتهای مذهبی دیگر نظیر: «زرتشتیها» در محله سیچان، «ارامنه»، اكثراً در محله جلفا[10] و «یهودیان» كه در محله جهودباره یا «جوباره» در كنار یكدیگر با مسالمت زندگی میكنند.[11] در مجموع تعداد كل این اقلیتها در اصفهان و حومه بر ده هزار نفر بالغ میگردند. لازم به توضیح است كه شهروندان زرتشتی، ارمنی و یهودی همچون دیگر شهروندان مسلمان، خود از زندگی مسالمتآمیزی برخوردار بوده كما اینكه از پوشش یكسانی نیز برخوردارند. از این رو، زنانشان دارای حجاب و پوششی نظیر زنان مسلمان میباشند.
این اقلیتهای مذهبی بعضاً دارای مدارس ابتدایی و راهنمایی مخصوص به خود بوده، با این تفاوت كه تعالیم دینی مختص به خود را در هر مقطع فرا گرفته، ولی سایر دروسشان با دیگران یكسان است،[12] اما در مقاطع دبیرستان و دانشگاه و در مراكز آموزش عمومی دیگر، درست نظیر دیگر مردم اصفهان وارد میشوند.
اصفهان شهر خواهر خواندههای جهانی
به علت دارا بودن جاذبههای كمنظیر، شهر اصفهان با تعدادی از شهرهای معروف دنیا، دارای قرارداد خواهرخواندگی است كه جمعاً بر هشت شهر مهم بالغ میگردند. به علاوه با دو شهر دیگر نیز یادداشت تفاهم امضاء نموده كه در لیست شهرهای دهگانه ذیل، در ردیفهای نهم و دهم قرار دارند.
1) شهر شیان[13] در چین ـ تاریخ 17/2/1368
2) كوالالامپور[14] در مالزی ـ تاریخ 27/5/1372
3) فلورانس[15] در ایتالیا ـ تاریخ 22/6/1377
4) سنتپترزبورگ[16] در روسیه ـ تاریخ 20/5/1378
5) یاش[17] در رومانی ـ تاریخ 28/2/1378
6) بارسلون[18] در اسپانیا ـ تاریخ 24/10/1378
7) ایروان[19] در ارمنستان ـ تاریخ 8/2/1379
8) هاوان[20] در كوبا ـ تاریخ 18/2/1379
9) فرایبورگ[21] در آلمان ـ تاریخ 18/3/1379
10) كویت[22] در كویت ـ تاریخ 30/3/1379
وجه تسمیه اصفهان
جلگه اصفهان در میان بیابانها و كوههای خشك مركزی ایران واقع شده كه نظر به اهمیت و موقعیت خاص خود در مركز فلات ایران، حد طبیعیاش در مشرق رودخانه سند و مغرب آن در غرب رودخانه دجله است. به ویژه از جمله بلادی بوده كه تاریخ آن به سابقهای هم ردیف قدمت كشور ایران میرسد. این خطه همواره در دورههای تاریخی ایران، از شهرهای بزرگ و مشهور این سرزمین به شمار میرفته كه پیش از شروع پادشاهی مادها حد شرقی این سرزمین بوده و به احتمال زیاد جزء ناحیه «انزان یا انشان» محسوب گشته است.
چنانكه پروفسور «ارنست هرتسفلد»[23] مستشرق معروف آلمانی نیز به این موضوع اشارت دارد و آورده، نام اصفهان در ابتدا «انزان» بوده و سپس به «گابیان» تبدیل یافته و پس از دوره هخامنشیان به «گی» و پس از اسلام به «جی» مبدل شده است. اصفهان در بخشی از سرزمین مادها یعنی انزان یا انشان واقع بوده و شاهان نخستین هخامنشی، همچون كورشكبیر خود را پادشاه انزان نامیدهاند. سوارانی در سایه پرورش «اسپ» در میان این قوم موجود بوده كه بیش از كل سواره نظام دشمن بودند. چنانكه آوردهاند: كلمه اِسْپَهانْ، مشتثق از اِسْپَه با ریشه پارسی باستان است كه خود این كلمه، از زبان مادها مشتق شده و به معنای «اسب» میباشد. همچنین آوردهاند: كلمههای «اسپادانا»، «اسپادانه»، بطلمیوس[24] كلمه «سپاهان»، پهلوی، «اصبهان» و عربی «اصفهان» امروز از یك ریشه هستند و به احتمال قریب به یقین، كلمهای با ریشه پهلوی میباشد.
لازم به یادآوری است كه اصفهان را شهر «سواران» نامیدهاند، چنان كه از واژه «اسپ» به مفهوم مركب سواركاری نیز به دور نیست. البته برخی نیز كلمه اصفهان یا اسپاهان را مشتق از «سپاه» دانسته و اشاره به دژ بودن آن دارند. به گونهای كه این منطقه به دلیل مركزیت جغرافیائیاش همواره محل تجمع سپاه پارس در دورههای اشكانی و ساسانی بوده است. از طرفی به دلیل موقعیت خاص این شهر كه در محل تقاطع راههای عمده بوده و از جمله از وجود محل استقرار اقامتگاههای سلطنتی شهریاران هخامنشی نیز در آن میتوان نام برد. «اَسْپانْ» نام یكی از سرداران محبوب داریوشكبیر نیز بود كه به معنی «دوستدار اسبان» میباشد.
اصفهان و روند شكلگیری ساختار شهری آن
مطالعه اجمالی روند شكلگیری شهرهای ایران در دوران قبل از اسلام نشان میدهد، تجمع منازل، عموماً در فضایی به نام محله شكل میگرفته كه پیشینهای همسان با تاریخ پیدایش شهرنشینی در ایران دارد. چنانچه در بخش «جغرافیایی ـ تاریخی» اصفهان مشاهده میكنیم، به هنگام تسلط اعراب بر اصفهان آن دوره، حداقل دو محله اصلی یهودینشین و زرتشتینشین وجود داشته كه به مرور زمان بر محلههای شهر اضافه شده و هر كدام بر اساس قشربندی اجتماعی، دینی، مذهبی، قومی و نژادی یكی پس از دیگری پدید آمد. لذا، میتوان این تعبیر را از ساختار محله حاصل نمود: «محله یعنی: سكونتگاه گروههای قومی، نژادی، مذهبی و صاحبان پیشههای مختلف كه دارای مجموعههائی مسكونی و خدماتی بوده، به گونهای كه از لحاظ بافت «اجتماعی ـ طبقاتی» ساكنانش، خود را اهل آن محله دانسته و محدوده معینی را در بر میگرفته.»
در گذشته، مرز محلات را بعضاً ضوابط دینی، مذهبی و نظایر آن تعیین مینمود، اما امروزه دیگر این ضوابط از بین رفته و حتی دیگر محدودیتهای «قومیـ مذهبی» نیز در هم ادغام شده است. در ساختار اصفهان عصرصفوی، عموماً محلات سنتی مورد توجه بوده كه مساحتی قریب به 3375 هكتار یعنی معادل 5/13 درصد، از مساحت كل شهر فعلی را به خود اختصاص میداده كه در منابع علمی، با عنوان منطقه تاریخی شهر اصفهان از یاد میشود.
جهت دریافت فایل کامل مکتب اصفهان لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
برچسب ها : مکتب اصفهان , School of esfahan , پروژه , پژوهش , مقاله , مکتب اصفهان , جزوه , تحقیق , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , دانلود تحقیق , , چشماندازی بر ویژگیهای شهرستان اصفهان